مطالعات قرآنی
اعظم سادات شبانی؛ فروغ پارسا
چکیده
برخی خاورشناسان در جهت تثبیت نظریه اقتباس، انگاره خطاهای قرآنی درباره َاعلام و شخصیتهای متون مقدس پیشین را مطرح کردهاند. مقاله حاضر با توجه به شیوه تفسیری «پیشنمون شناختی» در فرهنگ دینی کلیسایی و نیز استفاده از نظریات مفسران مسلمان پیشین درباره تعابیر قرآنی «اخت هارون» و «بنت عمران» به مریم3 ، به بازخوانی و حل ...
بیشتر
برخی خاورشناسان در جهت تثبیت نظریه اقتباس، انگاره خطاهای قرآنی درباره َاعلام و شخصیتهای متون مقدس پیشین را مطرح کردهاند. مقاله حاضر با توجه به شیوه تفسیری «پیشنمون شناختی» در فرهنگ دینی کلیسایی و نیز استفاده از نظریات مفسران مسلمان پیشین درباره تعابیر قرآنی «اخت هارون» و «بنت عمران» به مریم3 ، به بازخوانی و حل مشکلات فهم این عبارات قرآنی پرداخته و نظریات خاورشناسان را به چالش کشیده است. مفسران مسیحی با استفاده از روش تفسیری پیشنمون شناختی (تیپولوژی)، شخصیتهای تنخ را به افراد بعدی در عهدجدید، مرتبط میسازند. این پژوهش با کنکاش در این روش تفسیری به دنبال بررسی تاثیر آن در فهم عبارات قرآنی مذکور است. توجه به کاربرد نام «هارون» در تنخ و عهدجدید و همچنین استفادههای استعاری از واژگانی نظیر «اخت»، «بنت» و «ابن»، در بینامتنیت کتابمقدس و قرآنکریم، مورد توجه این پژوهش است. در مواجهه با تفسیر پیشنمون شناختی مسیحی، قرآن در مواردی با این نوع برداشتهای تفسیری همراهی دارد که در حد یک روش فهم قابل اعتنا میباشد